چراغ اینجارو همیشه روشن نگه دار. همین که اومدم ذیدم اسمت تو لینکا بالا رفته خیلی خوشحال شدم دیوونه... الان تو فیس بوک نمی تونم جواب بدم چون اینجا فیلتر شکن نداره! من خیلی وقته که فهمیدم که چرا سهم آدما از شادی و غم، از دلتنگی و دلخوشی این قدر متفاوته... همه چی تو وجود خودمونه لیلا... دلتنگی نکن به همه ی اون چیزایی که خواستی می رسی... لیاقتش رو داری
سلام کارم این است در هیاهوی صنعت هر از چند ساعتی چون گذشته در این بهار بارانی به معجزه باران سری بزنم شاید معجزه ای کند و ... چه خوب معجزه ای شد و باز نوشتی ... و من هنوز دلتنگم چون گذشته های دور ولی تو دلتنگ نباش که بهار امید می آورد... و چه سخت می گذرد بر انسان بدون امید...از این پنجره رو به انتها.
چقدر دلم می گیرد وقتی می بینم باران دیگر معجزه ای نمی کند و معجزه باران غریبانه منتظر بارش دیده های دلواپس من و شما ست وچنین بر قلم نگارش دوباره ای را تمنا می کند....،بنویس که نوشتن آرامشم هدیه می دهد وچقدر دلم می خواهد پی نیاز تو، باز بنویسم که در غریبانه شب روزگار، اسیر آرزوی تصویر خیالی ام تا بر خاک سرد، عارفانه فاتحه ای نثار کنم....
سلام.لیلااحساس همیشگی دیروز اصفهان بودم.رفتم صنعتی. همه جایش رفتم از تالارها تا جنگل ... هرچند دانشگاه قبل از امتحانات تعطیل شده و سکوت مطلق بود .جات خالی بود و چه حالی داشتم.ای کاش بودی خیلی تغییر کرده. خواستم برایت چیزی بنویسم باز بغضم گرفت....روزت مبارک توکه مادر بالقوه ای . خداوند پدر و مادرت را نیز قرین رحمت کند .
19 گفته های شما:
سلام عزیزم
چراغ اینجارو همیشه روشن نگه دار. همین که اومدم ذیدم اسمت تو لینکا بالا رفته خیلی خوشحال شدم دیوونه...
الان تو فیس بوک نمی تونم جواب بدم چون اینجا فیلتر شکن نداره!
من خیلی وقته که فهمیدم که چرا سهم آدما از شادی و غم، از دلتنگی و دلخوشی این قدر متفاوته...
همه چی تو وجود خودمونه لیلا... دلتنگی نکن به همه ی اون چیزایی که خواستی می رسی... لیاقتش رو داری
مواظب همه ی چیزهای خوب باش... دوباره ابری شدم...
سلام
کارم این است در هیاهوی صنعت هر از چند ساعتی چون گذشته در این بهار بارانی به معجزه باران سری بزنم
شاید معجزه ای کند
و ... چه خوب معجزه ای شد
و باز نوشتی ...
و من هنوز دلتنگم چون گذشته های دور
ولی تو دلتنگ نباش که بهار امید می آورد...
و چه سخت می گذرد بر انسان بدون امید...از این پنجره رو به انتها.
سلام. پاییز استرالیا خوش و شادی بخش باشد برایتان. سهم بهارتان را نگه داشته ایم.
به امید دیدار زود به زود در این خانه.
از اول دیوانه بود این دختر
سلام
مثل اينكه خيلي ها منتظر بودند اين خانه معجزه اي كند!!!
به هر حال امدنت را تبريك ميگم حضورت مداوم و سبز سبز باد
خواستم کمی دوباره بنویسم
ولی از جنس بلور...
چه غریبانه است این پنجره رو به خورشید که روز ی حدیث جاودانه بودن از طراوت عشق سر می داد و پلی بود میان من و واژه ها و ....
و چه افسوس که فرصتی نشد تا دوباره شعر و حدیث دیگری بنویسم از روایت دل.
و چه زود تعبیر عجیبی شد خواب نیمه شب فرشته روشنایی.
"قفسی بی در دیدم که درآن روشنی پرپر می زد"
بگذار همچنان در حیرت این زلالیت و شفافیت اشک بمانم
که چه بسیار احساس غربت می کند
در سجدگاه تنهایی خویش .
رفتم تا شامگاه یک شهر غریب که غربت دیرینه به همراه دارد.....
و خاک مردگانی که از آن بوی تازه کفن و سدر و کافور می آمد
و چه اشک های عارفانه بر سر خاک درویشی که روزگاری سرنوشت تعیین می کرد.
امروز چه افزون خرده خواهند گرفت
که اگر بگویم
واژه عاشقانه ای و فریاد برآورم
دور خواهم شد از این خاک غریب....
کاش می شد بیش از این می نگاشتم و زلال می شدم
سلام خوبی؟خیلی خوب نوشتی.یاد قرضام بهت افتادم به خصوص اون 18تومنه:D
اینجاهمه به یادتیم:*
در این بهار بارانی یادم رفته بود بگویم15 اردیبهشت تولدتان مبارک .همیشه در پناه قرآن و علی.ع. سلامت و پیروز باشید
در این بهار بارانی یادم رفته بود بگویم15 اردیبهشت تولدتان مبارک .همیشه در پناه قرآن و علی.ع. سلامت و پیروز باشید
چقدر دلم می گیرد وقتی می بینم باران دیگر معجزه ای نمی کند و معجزه باران غریبانه منتظر بارش دیده های دلواپس من و شما ست وچنین بر قلم نگارش دوباره ای را تمنا می کند....،بنویس که نوشتن آرامشم هدیه می دهد
وچقدر دلم می خواهد پی نیاز تو، باز بنویسم که در غریبانه شب روزگار، اسیر آرزوی تصویر خیالی ام تا بر خاک سرد، عارفانه فاتحه ای نثار کنم....
کوتاه و زیبا
کوتاه و زیبا
نیستی تا با نگاهت لحظه ها ابی شود.
سلام.لیلااحساس همیشگی
دیروز اصفهان بودم.رفتم صنعتی. همه جایش رفتم از تالارها تا جنگل ... هرچند دانشگاه قبل از امتحانات تعطیل شده و سکوت مطلق بود .جات خالی بود و چه حالی داشتم.ای کاش بودی خیلی تغییر کرده.
خواستم برایت چیزی بنویسم باز بغضم گرفت....روزت مبارک توکه مادر بالقوه ای . خداوند پدر و مادرت را نیز قرین رحمت کند .
چه خوب شد رفتی تا بیشتر بفهم که
"من تعلق زیادی به تو ندارم
مگر ..."
سلام
با کار دیگه ای از آقای محمد رضا احمدی به روزم و منتظر شما[گل]
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور همیشه بر سر آنان است....سهراب سپهری
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور همیشه بر سر آنان است....سهراب سپهری
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور همیشه بر سر آنان است....سهراب سپهری
ارسال یک نظر